ممنون،عال بود

شهيدان زنده اند الله اکبر

سلام
خيلي عالي بود

خيلي عالي بود خاطرات اردوي جنوب رو برام زنده کرد

سلام بر آقا مهدي مقدم عزيز.
ببخشيد غفلتمان را که بي خبر بوديم از حضورتان در دنياي مجاز.
هر چند دلبستگي به نوع حقيقي اش مذموم است چه برسد به دنياي مجازي.
عرض ادبمان را بپذيريد

اينا آدماي عادي نبودن. نمي دونم چي ميگم. اينا هستي شونو پاي اعتقادشون دادن. راضي هم بودن. جونشونو براي هدفشون دادن.
نمي دونم اگه منم بودم مي تونستم، يا جا مي زدم. يعني مي دونم که جا مي زدم. ولي يه چيزي همش ذهنمو مشغول مي کنه. اونم اينه که از کجا معلوم چي درسته ،چي غلط؟؟؟؟؟
لعنت به من
لعنت به امثال من
لعنت به هرکي که نمي دونه از زندگيش چي مي خواد.
کاش منم يه وري مي رفتم. به يه تصميم ثابت مي رسيدم.انقده اين وسط چرخيدم دارم ديوونه مي شم.
کاش اعتقادم اين بود که هرکي بياد به حکومت اعتراض کنه محارب في العرض و خونشو مباح مي دونستم يا اينکه باور داشتم که هرچي اين حکومت ميگه، هرچي هدف داره همش پوچه و بايد تف و لعنتشون کرد. کاش دين و دنيامونو با هم قاطي نمي کردن.
الان فقط يه چيز مي دونم. اونم اينه که دارم ديوونه مي شم. ديوونه مي شم از اينکه اين يکي دوستم، فکر مي کنه اون يکي دوستم خونش مباحه. ديوونه مي شم از اينکه مي بينم اون يکي دوستم فکر مي کنه اين يکي دوستم با لجن هيچ فرقي نداره و حاظره بيفته زن و بچه ي مردمو کتک بزنه.
خدا بهم رحم کنه. هرچند خودم به خودم رحم نمي کنم. هرچند شايد اگه زورم مي رسيد به خدا هم رحم نمي کردم، هرچند ديگه اميدي به چيزي ندارم ولي... اگه هستي، اگه کاري از دستت بر مياد بهم رحم کن و منو از اين وضع خلاص کن. يه زماني آرزوي مرگ مي کردم. هنوزم ترجيح مي دم همين الان بميرم و راحت شم. خدااااااااااااا بي خيال ما شو. تموم کن اين زندگي منو. والا طاقت زجر ندارم.جرات مرگ هم ندارم. خودت تمومش کن.

تا پيروزي نهايي اسلام بر کفر...